۱۳۹۲/۰۵/۲۶

فقط یک بهانه دارم برای امروز

دیروز غرروب که بانو رفت ، من هم زنگ زدم به دو تا از دوستام و دعوتشون کردم دور هم باشیم. کل کل کردیم (بازی فوتبال ) و حرف زدیم و رقصیدیم و نیزه پرتاب کردیم ! شبش هم یکی از دوستان عجله داشت و رفت. ما دوستیی هم تا صبح یک مقداری کار کردیم . قرار بود ساعت 3 صبح بخوابیم و فک ررمیکنم ساعت 6:30 بود که خوابیدیم . دوستم یک کار ادار یداشت و حتما باید میرفت و من هم همراهی اش کردم . 
ظهر هم به دلیل کمبود خواب نتونستم زیاد دمود بیارم و خوابیدم.
ساعت های هفت بعد از ظهر وقت یاومدم دفتر دیگه اصلا نتونستم کار کنم.  باید یک کاری رو امروز تحویل می دادم که نشد. دوباره بیبرنامگی و دوباره تنبلی ! من آدم نمیشم.
برای تمدید اینترن خونه تماس گرفتم پشتیباین میگم من مشتری تون هستم قبلا دو مگ نا محمود داشتم . میخوام محدودش کنم 
میگه ما اینترنت محمدود نداریم ا60 دانلود در ماه
ما میتونید 512 نامحدود بگیرید با 
:-| من دقیقا این شکلی بودم.
خلاصه فعلا که وصل شد اینترنت . 

الان هم خیلی گرسنه و بی حوصله هستم. اصلا حال کا رکردن ندارم. باید دفتر رو تعطیل کنم
امروز همه اش غروب بود از دیروز تا معلوم نیست شاید فردا ظهر

کاش بانو بود. وقتی نیست  همه چیز کمرنگ است.

هیچ نظری موجود نیست: